در پیادهرو که قدم میزنی چهرههای غمگین، افسرده و عصبانی تکرار میشوند. کمتر کسی میگذرد که به رویت لبخند بزند. از هر که سوال کنی، در توجیه اندوهش چندین و چند دلیل میآورد. تفاوت ندارد از کدام قشر و گروه باشند؛ به هر حال یا شاد نیستند یا شادیهایشان کوتاه و زودگذر است. در طول سالها، درگیری اقشار مختلف مردم و بهویژه جوانان با این امر، منجر به آسیبهای اجتماعی مهلکی همچون اعتیاد و خودکشی شده و جامعه را به سمت خشونت پیش برده است.
به گزارش فرارو؛ همواره کارشناسان بر نقش شادی در سلامت روان جامعه تأکید کردهاند؛ در حالی که اجتماع امروز ما چنان از شادمانی فاصله گرفته، که این حلقه مفقوده در خاطرات مردم بیشتر یافت میشود تا حقیقت زندگی آنها.
یک جامعهشناس دلیل نبود شادی در ایران را مربوط به فرهنگ میداند؛ فرهنگی که منحصر به دیروز و امروز نیست و سالهاست از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد. امانالله قرایی بر این باور است که مصایب تاریخی ایرانیان، از لشگرکشی و تجاوزات گرفته تا حمله و غارت، همگی سبب شدهاند تا مردم این سرزمین رفته رفته روحیه شاد خود را از دست داده و در لاک غصه فرو روند.
وی همچنین گفته است: «آبپاشی جوانان نشان میدهد، جامعه تشنه شادی است و مسؤولان باید زمینهای برای شاد بودن جوانان فراهم کنند.»
اما مصطفی اقلیما، آمار روزافزون بزهكاری، طلاق، دختران خیابانی، كودك آزاری و اعتیاد را دلیلی میداند که مردم نتوانند احساس شادی و آرامش کنند.
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران در میزگردی در اینباره گفته است: «در جامعهای كه اكثر مردم حتی از حداقل امكانات رفاهی و معیشتی برخوردار نیستند، ما چطور میتوانیم توقع داشته باشیم، كه حضور شادی را در آن احساس كنیم. مثلا جوانی كه فارغالتحصیل شده و مدتها به دنبال شغل بوده، شادی را در یافتن كار میبیند؛ در حالی كه همین جوان وقتی كار پیدا میكند هم شاد نیست، چرا؟ چون امنیت شغلی ندارد، چون میداند هر لحظه امكان دارد كارش را از دست بدهد، به همین خاطر حتی با داشتن شغل هم نمیتواند شاد باشد.»
اقلیما، فشار اقتصادی را که سبب شده کمر مردم زیر بار تورم خم شود و همچنین عدم اجرای قوانین و ضوابط در جامعه را موجب غمزدگی و افسردگی مردم میخواند که امید به زندگی را هر روز كمتر و كمتر میکند.
مدیر كل دفتر آسیبدیدگان اجتماعی نیز نبود مدیریت شادی در کشور را مطرح کرده است؛ چرا که بر اساس آمار وزارت بهداشت 34 درصد مردم تهران به یكی از انواع اختلالات روانی و برخی نیز به چند نوع اختلال روانی دچارند. در حالی که اکثر کارشناسان كاهش شادی در جامعه را از مهمترین علل بروز این اختلالات میدانند.
بر اساس نظر کارشناسان روانشناسی، نوع شادى كردن بین برخى از مردم بسیار سطحى و زودگذر شده است؛ به گونهاى كه آنها بعد از تمام شدن لحظههاى شادى، باز هم در غم خود فرو مىروند.
شادترین مردم دنیا
چندی پیش، یکی از رسانههای انگلستان یک نظرخواهی را مطرح کرد که نتایج آن نشان میداد 81 درصد از مردم انگلیس به جای افزایش ثروت، از دولت توقع دارند که زندگی شادتری برایشان فراهم کند. به دنبال این اتفاق دانشگاه لیسستر پروژهای با هدف رتبهبندی کشورها از نظر شادی مردمشان تعریف کرد.
در این ردهبندی دانمارک به عنوان شادترین كشور دنیا انتخاب شده و دلیل آن چنین ذکر شده است: ثبات سیاسی، عدم وجود خط فقر در جامعه، عدم وجود بیکاری، فرهنگ کاری راحت و بیتنش، خانواده های محکم و آمار طلاق بسیار پایین، سرویسهای دولتی خدمات اجتماعی، بیمه همگانی، مدارس و دانشگاههای رایگان با کیفیت آموزشی مناسب، هویت اجتماعی مشخص برای جوانان، طبیعت بکر و معماری شهری زیبا، آلودگی محیط زیست ناچیز، میزان جرم و جنایت ناچیز، امکانات شهرنشینی با کیفیت بسیار بالا، امکان ورزشهای نزدیک به طبیعت مانند کوهنوردی، اسکی و سوارکاری برای همه.
دانمارک پنج و نیم میلیون نفر جمعیت دارد و شانس زندگی در آن بیش از 87 سال است. رتبه دوم برای کشور سوئیس است که جمعیت آن پنج و هفتدهم میلیون نفر است و شانس زندگی 85 سال. کشور بعدی اتریش است که تعداد مردمش دو و هشت دهم میلیون نفر است و امید به زندگی تا سن 79 سالگی ادامه دارد. کشور چهارم ایسلند با سیصد هزار نفر است. شانس زندگی در ایسلند 80 سال برآورد شده است. پنجمین کشور باهاما، با سیصد و پنج هزار نفر و شانس زندگی بیش از 66 سال است. کشورهای بعدی به ترتیب فلاند، سوئد، بوتان، برونئی و کانادا هستند.
در ردهبندی دانشگاه لیسستر ایران از بین 220 کشور، در جایگاه 202 قرار گرفت. موسسات و مراکز دیگری نیز رتبهبندیهای مشابه دیگری ارائه دادهاند که باز هم ایران در آنها جای مطلوبی ندارد.
به نظر کارشناسان، نبود شادی در جامعه نه تنها سبب افزایش اقدامات خشونتبار شده، بلکه باعث شده هر هفته ۵ هزار نفر از ایران به آنتالیا، ارمنستان، مالزی و ترکیه مسافرت کنند. این درحالی است که در کشور ایران جاذبههای گردشگری فراوانی وجود دارد. از سوی دیگر گسترش شادی در جامعه، آن قدر كه آسیبها و بزههای اجتماعی برای جامعه هزینه دارند، هزینهبر نیستد؛ از این رو میتوان با رعایت قوانین حاكم برجامعه، به آسانی زمینههای لازم برای شادمانی را فراهم نمود.
نویسنده: مديريت
تاریخ: شنبه 19 شهريور 1390 |
rss
|
نظرات (0)
|مشاهده : 12755 |



