رایگان برای شما
 
منوی اصلی
موضوعات
پربازديدترين مطلب

داستان مینا و پلنگ ، روایتی مستند و واقعی از عشق میان انسان و حیوان ، عشق مینا ، دختری از دهکده کندلوس استان مازندران و پلنگ - روايت مستند مینا و پلنگ حکایت دختری‌ است به نام مینا که دلداده پلنگ می‌شود و پلنگ هم در تب عشق‌اش می‌سوزد، با پایانی از گلوله و گریز....

این داستان واقعی و تاریخی است.مینای سرخ چشم یا ورگ چشم ( ورگ به معنای گرگ است). در حدود صد سال پیش میان سالهای 1275 تا 1285 در یکی از روستاهای ییلاقی مازندران به نام کندلوس در کوهستانهای نوشهر در میان جنگلهای انبوه و دست نخورده آن زمان داستانی رخ داد که شاید در جهان بی نظیر بوده است.



نویسنده: مديريت تاریخ: يكشنبه 6 دي 1394 | rss | نظرات (1) | ادامه مطلب |مشاهده : 10775 | onetwothreefourfive

دزدی‌های 2 کودک به سبک فیلم‌های کارتونی راز دزدی‌های 2 پسربچه که به سبک فیلم‌های کارتونی به کمین زنان و دختران می‌نشستند در تجسس‌های پلیس فاش شد. یک تپانچه پلاستیکی و بارانی بلند پدر و صدای عجیب کافی بود تا در تاریکی زنان فریب بخورند و با جاگذاشتن کیف پول فرار کنند و این 2 کودک بتوانند نقشه‌های سرقت خود را به مرحله اجرا بگذارند. 



نویسنده: مديريت تاریخ: سه شنبه 16 اسفند 1390 | rss | نظرات (0) | ادامه مطلب |مشاهده : 14429 | onetwothreefourfive

این بی دینان ژاپنی بعد از آن که خواندیم که چطور وقتی برق شهر قطع شد مردم داخل سوپر مارکتها و فروشگاههای بزرگ به آرامی و در تاریکی همه چیزهایی را که در سبد خریدشان قرار داده بودن سر جایشان برگرداندن و به آرامی از فروشگاهها خارج شدن، چیزی نگذشت که تمیزی و نظم کمپهای مردم سیل زده که توی ورزشگاههای شهر بنا شده بود توجه همه رو جلب کرد.



نویسنده: مديريت تاریخ: دوشنبه 12 دي 1390 | rss | نظرات (0) | ادامه مطلب |مشاهده : 12316 | onetwothreefourfive

پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه اااا می خوای بکشیش؟! 

پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش !!



نویسنده: مديريت تاریخ: يكشنبه 11 دي 1390 | rss | نظرات (0) | ادامه مطلب |مشاهده : 18122 | onetwothreefourfive

اعتراف میکنم بچه که بودم همیشه دلم میخواس یه جوری داداش کوچیکمو سر به نیس کنم! رفتم بقالی مرگ موش بگیرم آقاهه که میدونس چه فسقل مشنگیم بجاش آرد بهم داد منم ریختم تو قابلمه نهار! سر سفره وقتی همه شروع کردن به خوردن یهو گریه‌ام گرفت! با چشای خیس تا ته غذامو خوردم که همه با هم بمیریم!!!!!!!



نویسنده: مديريت تاریخ: پنجشنبه 8 دي 1390 | rss | نظرات (0) | ادامه مطلب |مشاهده : 13017 | onetwothreefourfive

روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.

کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند.

وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد. 



نویسنده: مديريت تاریخ: چهارشنبه 7 دي 1390 | rss | نظرات (0) | ادامه مطلب |مشاهده : 11540 | onetwothreefourfive
جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟
همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت : آری من مسلمانم.


نویسنده: مديريت تاریخ: دوشنبه 5 دي 1390 | rss | نظرات (0) | ادامه مطلب |مشاهده : 11082 | onetwothreefourfive

این چهار میلیاردر زندگینامه‌ای بس عجیب شبیه هم دارند و راهی كه رفته‌اند، به شكل تعجب‌آوری شبیه هم بوده است. این شباهت در سطرسطر این زندگینامه‌ها قابل مشاهده است. سوالات نگارنده اما از تمام آنها ثابت بوده است. چگونه میلیاردر شدید؟ آیا از روز اول همین‌گونه پولدار بوده‌اید؟



نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 29 ارديبهشت 1391 | rss | نظرات (0) | ادامه مطلب |مشاهده : 18947 |
[1]
مطالب تصادفی
آمار سایت
 امروز : 521
دیروز : 2495
ماه : 8422
ماه قبل : 12618
سال : 49118
سال قبل : 1345485
کل : 20284584
اطلاعات سايت:
اخبار :509
  نظرات : 23
خروجي rss
كاربران:
اعضا : 2
  كاربران آنلاين : 8

Future Google PR for f2u.ir

تاییدیه سایت زرین پال

تبلیغات
تبلیغات

كليه حقوق مادي و معنوي مطالب برای سايت رایگان برای شما محفوظ مي باشد و هرگونه كپي برداري بدون ذكر نام و لينك منبع غير مجاز است .
پشتیبانی توسط: S.M.B Productions - 2u Group